اعتماد به نفس
شاید بیشتر از ده سال است وبلاگ نویسی می کنم . از آن روز ها که برنامه ای را روی سیستمم نصب می کردم و به بررسی نرم افزار مورد نظر می پرداختم و وقتی که لینک دانلود نرم افزاری را قرار می دادم که به طور کامل در مورد آن تجاربم را گفته باشم و به توضیحاتی که سایت های دانلودی معمولا از روی هم می نویسند اکتفا نکنم و گاهی میان نرم افزار ها جوک هایی نیز می رفت و تصویر هفته داشتیم که از سایت اوپرا کپ می زدیم . اوپرا اون موقع مرورگر نشده بود و یک سایت باز کرده بود که تنها و تنها عکس داخل آن میشد یافت و بعد از آن نیز شاتر استاک بود . تا امروز که اپیزود باز شد همیشه در حال تغییر بودم . همین اپیزود که در ابتدا قرار بود توسط من و هامون و دو شخص دیگر نوشته بشود و فقط سیاسی و اجتماعی ولی در انتها خانم وکیل اضافه شدند و سپس حذف شدند و به بررسی مشکلات جامعه پرداختیم و امروز چند روز پس از تولد یک سالگی اپیزود می توانیم ببینیم که تنها اپیزود تراوشات ذهن شخصی را به تصویر کشیده و تبدیل به یک وبلاگ شخصی نویس شده است .
همیشه تغییر را به جای خداحافظی ترجیخ دادم مگر بن بست وجود داشته باشد . فی المثل در بلاگفا خداحافظی کردم ولی آدرس اینجا را داده ام و روز های جدید را شروع کردم .چندی هم هست که فکر تغییر اصلی هستم . اما این بار نه در وبلاگ نویسی و نوشتن ..
اگر اعتماد به نفس اش را داشتم خیلی دوست داشتم یک ویدیو بلاگر بودم و یا حتی یک وویس بلاگر و متناوبا به جز پست های وبلاگ هر هفته و یا هر ده روز یک پادکست به بیرون منتشر می کردم و یا در ویدیو بلاگ نیز به همین صورت . از نظر بار علمی این توانایی رو دارم ولی متاسفانه اولا اعتماد به نفسش رو ندارم و دوما امکاناتش رو ندارم . اولا ساخت ویدیو و یا پادکست احتیاج به یک تیم حداقل 5 نفره با جریان های فکری یکسان دارد تا با کمک هم متونی رو آماده و یا موضوعی را ساخته و در نهایت آن را به صورت یا ویدیو بلاگ و یا پادگست و یا جتی مجله و یا ماهنامه به بیرون منتشر کنند .
کلیه مشکلات از سر همین اعتماد به نفس است . ای کاش اعتماد به نفسش را داشتم . اگر داشتم شاید شماره سی ام ویدیو را امروز دریافت می کردید . ولی در کل با همین نوشتن هم خوشم و ازش به حد کافی لذت می برم . دوست نداشتم این پست زیاد بشه ولی شد .. با عرض پوزش .
$$ به جایی رسیده که ما وبلاگ نویسان می ترسیم از نوشتن پست طولانی .. خیلی ..
- ۹۵/۰۴/۱۹