نوشدارو قبل از مرگ سهراب
خوشحالیم که 39 امین اپیزود رو تقدیم حضور شما می نماییم .
اپیزود 39 ام مربوط به عزاداری حضرت امام حسین است . فرض کنید مادربزرگ بنده در قید حیات هستند.من از الان بشینم هر روز خرما پخش کنم،مشکی بپوشم،پارچه بزنم به دیوار و سر و رو سیاه کنم..گریه کنم و به سر و رو و سینه بکوبم ... که آی مادربزرگم قراره است دار فانی را وداع بگوید.. بعد که ایشان دار فانی را وداع گفتند لباس مشکی رو در بیارم موسیقی بذارم و...
چرا اماممان را دفن می کنیم و بعد سیاه از تن در می آوریم .. دهه دوم محرم اصل محرم است ... نه اول.. هفت روز از شهادت امام و هفتاد و دو تن می گذرد ... که باید خون گریه کرد .. اما همه می زنند و می رقصند... انگار امام در دهه اول زنده هستند و می بینند بذار گریه کنیم .. حالا که شب شام غریبان شد فینال رسیدیم .. یه شام هم می خوریم .. خب دیگه امام هم امسال شهید شد دیگه نمی بینه که .. از فردا جوک می گویند و می خندند انگار نه انگار که سوگ عزیز فاطمه (س) بعد از عاشوراست نه قبلش.
می دانم امام حسین (ع) به گریه کن نیازی ندارد .. او گریه کن سینه زن که ماه ها فقط غسل واجب به گردنش است را می خواهد چه کار ... حسین ... سینه زنی را می خواهد از این محرم به بعد آدم شود .. از این محرم به بعد با حسین عهدی ببندد ... که از این محرم به بعد دروغ نمی گویم .. ظلم نمی کنم . و... چندین مورد دیگر .. که در این مطلب نمی گنجد و باید برای آن اپیزود رقم زد .. کاش روشن شویم ... که حسین برای ما قیام کرد ...
با تشکر ویژه از نویسنده وبلاگ تویی پایان ویرانی ... به این علت که از پست ایشان این اپیزود را ایده گیری کردیم و در اصل به نوعی از پست ایشان این اپیزود رقم خورده است . موضوع این اپیزود پست ایشان بود
دوستان عزیز به تازگی ...کم لطف شدند .. و به ما سر نمی زنند ...
مهم : توی گوگل بنویسید ashura ببینید چه نتایجی میاره .. کی شیعه می خواد بیدار بشه؟
- ۹۴/۰۸/۰۴